ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تو که ای ؟ عمر به یاد تو گذر خواهد کرد.
لحظه ها از سر کوی تو سفر خواهد کرد .
خانه از عشق تو در ، رو به کسی بگشاید .
پنجره ، ناز قدم های تو را ، می پاید .
تو که ای ؟ صبح پر از نور تو بر می گردد .
آب ، با یاد تو بارانی و ، تر می گردد .
هر بهاری که رسد از تو سخن می گوید
لاله با یاد تو ، در باغ و چمن می روید .
کودک از عشق تو با قهقهه ها می خندد .
مادر از بوی تو ، چادر به کمر می بندد .
زندگی فلسفه را ، با تو سر آغاز کند .
عشق ، در لحظه ی دیدار تو ، پرواز کند .
شعر در وصف تو هر روز ، غزل می خواند.
قصه ، با نثر تو ، در گوشه ی دل می ماند .
هر کسی با تو نشیند ، ز خودش برخیزد .
از تو می گیرد و بر جان خودش می ریزد .
آبشار ، از گذر چشم تو ، سر ریز شود .
هر بهاری ، ز غم هجر تو ، پاییز شود .
روز از حسن تو هم صحبت خورشید شود .
شب ، به هنگام تماشای تو ، مهشید شود .
بی سلام تو ، سر آغاز سخن جا ماند .
زندگی ، منتظر لحظه ی فردا ، ماند .
تو که ای ؟ داشتنت مثل پدر می ماند .
مادر از اسم تو دستش به کمر می ماند .
هر چه هستی، تو بمان ، بی تو دلم می گیرد .
همه ی بودنم ، از بی تو شدن ، می میرد .
زندگی را خلاصه تر نکنید
ساده خو بست ، ساده تر نکنید.
عاشقی نو بت جدایی نیست.
عشق را بی اراده تر نکنید.
زندگی بودن کبو تر هاست .
قفسی را اضافه تر نکنید.
خنده ها سهم عادلانه ماست.
صحبت از عا دلانه تر نکنید.
ما که از آرزو پیاده شدیم.
بیش از اینها پیاده تر نکنید.