ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تماشا
صیقل جان کنم ، آنگه طلب یار کنم .
روزه ام را پس هر دیدنت افطار کنم .
نیمه شب وقت نماز سحری پشت سرت .
هر چه گفتی همه را یکسره تکرار کنم .
رخت بالین ، بیندازم و آغوش طلب .
تو به انکار ، نخوابی و من اصرار کنم .
به خدا فصل زمستان تو فروردین است .
تو بگو هر چه که خواهی و من اقرار کنم .
سالها منتظرم خواب تو تعبیر شود .
خفتگان را خبری داده و بیدار کنم .
می خرم ناز تو را ، هر چه که گویی بکنم .
تو بگو هر چه که باشد ، خودم آن کار کنم .
شاید ایمان مرا خواهی و خاقان مرا .
تو خدایی کن و من غیر تو انکار کنم .
عزم رفتن بر دیدار تو کردن عبث است .
تا تقاضای تو چون زائر و زوار کنم .
خاطر دوست به نزد من حلاج ، مگو ست .
آنقدر هست ، که خود را به سر دارکنم .
تا وضو سازم و تکبیر قیامت بر سد .
چون شهیدان طلب وعده ی دیدار کنم .
سلام به دوست باوفای گورانیم
بسیار زیبا ...خواندمش ولذت بردم
سلام
ممنون که دوباره به ما سری زدید .
بی شک یک روز در میان مهمان صفحه ی زیبا و دو ست داشتنی شما و مطالب قشنگتان هستم .
با آرزوی بهترین ها .
درود
سلام استاد. بسیارعالی
سلام با وفا
برایتان آرزوی بهترین ها را دارم